«یک جرعه از مسیح»

به مناسبت...

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

همیشه سلام! الآن که برایت می نویسم، لحظه ها لحظه های غروب است، خورشید قوس نزولش را پیموده کم‏ سو و تاریک می‏ شود و شب را با اهلش تنها می گذارد و مرا با تو.
مانده بودم با تو از چه بگویم؟! در دلم این آیت دوست گذشت: «آی انسان! تو به سوی پروردگارت در تکاپویی، پس او را دیدار خواهی‏ نمود.1»
...! در این زمانه‏ شوم که در زمین غفلت می ‏پراکنند، خبری مهمتر از این شنیده ‏ای؟ خبر از دیداری که سرنوشت حتمی همه انسانهاست. خبر از دیدار با کسی که هم ارحم ‏الرّاحمین است و هم احکم ‏الحاکمین.
راستی، من و تو قرار است خدا را با کدام صفتش ملاقات کنیم؟
در این زمانه‏ی خاکستری که دلها بیشتر از همیشه بوی سنگ می‏دهند و اهل آسمان باور را در زمین جیره‏بندی کرده‏اند هنوز پیدا می شوند آدمهایی که نور ایمان در دلشان سوسو می‏زند و همین کفایت می‏کند از برای آن که به گوش جان بشنوند: «برای آنها که ایمان آورده‏اند، آیا گاه آن نرسیده تا دلهایشان از یاد خدا و آنچه از حق نازل شده به فروتنی افتد؟2» و بشنوند: «ای کسانی که باور کرده‏اید! باور کنید...3»
...! تو از همان آدمهایی و دلت از همان دلها، گوش جانت هم همان صدا را می ‏شنود؛ که اگر غیر از این بود، آن غم غریب که در سینه داری با شنیدن نغمه اذانی در دیده ات آب نمی ‏شد و دلت از نام مسیح و مریم و فاطمه نمی ‏لرزید.»
گوش می کنی؟ صدای اذان می‏آید.
الله اکبر، خدا بزرگتر است.
خدا بزرگتر است، از غمی که در سینه‏ات سنگینی می ‏کند، از بغضی که در تنهایی سراغت را می ‏گیرد و در راه گلویت می‏ نشیند، از سکوتی که لبهایت را می‏ بندد. خدا بزرگتر است، از آبرویی که می ‏رود، از حریمی که شکسته می‏ شود، از دلی که به درد می‏ آید. خدا بزرگتر است، از همه ترسها، ناامیدیها، حیرانیها، از همه غفلتها، بی خبریها، شادیها، لذّتها. خدا بزرگتر است، از هر چه به آن دل بسته‏ایم، از هر چه به آن عادت کرده‏ایم. خدا بزرگتر است، از تمام نافرمانیها و ناسپاسیها. خدا بزرگتر است، از هر چه سدّ راه تکاپوی انسان می ‏شود. خدا بزرگتر است و مهربانتر و بخشاینده‏تر، از آن که توبه‏ بندگان کوچکی مثل ما را نپذیرد و دستمان را نگیرد. خدا بزرگتر است و هیچ چیز جز او پرستیدنی نیست.
...! در زندگی گهگاه نسیمهایی از جانب خدا روح را می‏ نوازند، نسیمها نشانه‏های رحمت ویژه خدایند که هر کسی از آن بهره ندارد. نسیمها می ‏وزند تا تو بدانی خدا تو را بسان دیگران نمی‏ خواهد. نسیمها می ‏وزند تا تو خود را در معرض آنها قرار دهی و از آنها روی نگردانی. نسیمها می ‏وزند، یعنی که: «او با شماست، هر جا که باشید.4» یعنی که: «ای بندگان من که به خویش ستم کرده‏اید! از رحمت خدا ناامید نشوید، خدا همه ی گناهان را می‏ بخشد، که او آمرزنده است و مهربان.5» یعنی که: «من نزدیکم، دعای دعا کننده را اجابت می‏کنم وقتی که مرا می‏خواند، پس باید دعوت مرا بپذیرند و مرا باور کنند، باشد که به سعادت رسند6.»...


 

1-انشقاق : 6           2-حدید : 16           3-نساء : 136           4-حدید : 4           5-زمر : 53           6-بقرة : 186


+ نوشته شده در پنج شنبه 87/1/15ساعت 7:0 عصر توسط خراباتی نظرات ( ) |